به گزارش خبرگزاری مهر، در مراسم ختم توران میرهادی که عصر روز یکشنبه ۲۳ آبانماه در مسجدجامع شهرک غرب برگزار شد پیام تسلیت فخرالدین دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش خوانده شد.
در بخشی از این پیام آمده بود: درگذشت تأسفانگیز شخصیت برجسته فرهنگی و نویسنده توانا را که بیش از ۶۰ سال از عمر خود را در راه اعتلای ادبیات و تعالی آموزش و پرورش طی کرد به فرهنگدوستان و خانواده فرهنگیان تسلیت عرض میکنم. آثار و خدمات این بانوی فرهیخته فرهنگدوست در میان نسلهای آینده ماندگار خواهد شد.
محمدهادی محمدی نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان در این مراسم به خواندن متنی ادبی پرداخت که در بخشی از آن آماده بود: «توران، دختر ایران تو بزرگی، نه برای اینکه مدرسه فرهاد را پایه گذاشتی، که الگوی مدرسههای پیشرو و خلاق انسانگرا بود. تو بزرگی، نه برای اینکه از پایهگذاران شورای کتاب کودک بودی و ادبیات کودک نو را در ایران شکل دادید. تو بزرگی، نه برای اینکه فرهنگنامه کودک و نوجوان را با همراهان خود سرپرستی میکردی تا الگوی پژوهیدن را در آموزش و پرورش ایران بدمی. تو بزرگی، بیش از همه برای اینکه الگویی برای چگونه زیستن هستی. تو بزرگی برای اینکه فراتر از فرهاد رفتی و فرهادها ساختی. تو بزرگی برای اینکه کودکان این سرزمین از قلب زنانی مانند تو ریشه میگیرند، و تا زنانی مانند تو در این سرزمین هستند، جوشش مهربانی و دانایی خاموش نخواهد شد.»
در ادامه حجتالاسلام صابری با اشاره به طلایهداری توران میرهادی در عرصه تعلیم و تربیت، او را مادربزرگ فداکار و شخصیتی فرهنگی و نامآشنا در حوزه ادبیات کودک ایران توصیف کرد و گفت: شخصیت برجستهای مثل توران میرهادی متعلق به یک خانواده نیست بلکه او به همه جامعه تعلق دارد.
او در ادامه با برشمردن فعالیتهای توران میرهادی اظهار کرد: میرهادی بانوی بزرگ ادبیات کودک و نوجوان ایران است. همه فعالیتهایش نشاندهنده بلوغ فکری و تلاش خستگیناپذیر او در عرصه تعلیم و تربیت و توجهش به ادبیات کودکان و نوجوانان است. توران میرهادی نمونه عالی از تلاش انسانهایی است که فارغ از جنسیت خود برای پیشرفت جامعه تلاش میکنند و از این منظر باید نمونهای خستگیناپذیر برای نسل کنونی باشند. او با تمام توان زیباییهای معنوی خود را به جامعه نشان داد. پیش از انقلاب در کنار شخصیتهای تأثیرگذاری مثل شهید بهشتی و شهید باهنر در تألیف کتابهای درسی کار کرد و پس از انقلاب نیز از چهرههای تأثیرگذار این عرصه بود.
در پایان این مراسم افشین علاء شعر «از پشت قاب عینک» را خواند:
مادربزرگ، آن شب
از گل، قشنگتر بود
برداشت کولهاش را
آماده سفر بود
در کولهبار خود داشت
شعر و کتاب و دفتر
یک عمر غیر از اینها
چیزی نداشت دیگر
هنگام رفتنش هم
دل را به کودکان داد
دستی برای آنها
با خستگی تکان داد
پرواز کرد و خوابید
مانند خواب کودک
باقی گذاشت، اما
صدها کتاب کودک
پرواز کرد، اما
حتی در آسمانها
از پشت قاب عینک
لبخند اوست پیدا
رنگینکمان نوشته
بر ابرها به شادی
با یک مداد رنگی
«توران میرهادی»
نظر شما